آل یاسین

حیاط خلوتی مجازی برای دوستان حقیقی

آل یاسین

حیاط خلوتی مجازی برای دوستان حقیقی

آل یاسین

حیاط خلوتی مجازی برای دوستان حقیقی

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی

عیار توکل

يكشنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۲، ۰۷:۱۰ ق.ظ

در سالی که قحطی آمده بود و مردم همه زانوی غم بغل گرفته بودند.

مرد عارفی از کوچه ای می گذشت٬ غلامی را دید که بسیار شادمان و خوشحال است.

به او گفت چطور در چنین وضعی میخندی و شادی میکنی؟

جواب داد:

من غلام اربابی هستم که چندین گله و رمه دارد و تا وقتی برای او کار میکنم٬روزی مرا میدهد. پس چرا غمگین باشم در حالی که به او اعتماد دارم؟؟

آن مرد عارف گفت: از خودم شرم کردم که غلام به اربابی با چند گوسفند توکل کرده و غم به دل راه نمیدهد و من خدایی دارم که مالک تمام دنیاست و نگران روزی خود هستم...



پی نوشت:   در شرایط اقتصادی اخیر٬ عیار توکل ما چند بود؟؟؟؟

  • محفوظ سادات

نظرات  (۲)

  • شیدامهدوی
  • توکل حضرت آقا20 ولی متاسفانه ما...
    راستی چرا مدام حرفمون اینه ( خدا بزرگه) اما پای عمل که مییاد حتی گاهی فراموش میکنیم خدا هست...
    یامهدی...
    پاسخ:
    چون هنوز بین ایمان و عمل ما فاصله هست.
    ممنون از حضورت
  • دلداده کربلا
  • سلام
    مردم ما تو طول تاریخ علی الخصوص این سی واندی سال اخیر نشون دادن مردمانی صبور هستن و کسی که صبر بالایی داره نشون دهنده اینه که توکل داره چرا که صبری که به امید ختم نشه و در نهایت به نتیجه نرسه در واقع به درد نمی خوره ، پس توکل هست ولی باید کسانی که یدک  کش القاب و صفات اندیشه و بصیرت هستن تلاش خودشون رو بیشتر کنن که این توکله به معنی حقیقی کلمه بشه...
    پاسخ:
    به امید روزی که مصداق واقعی« متوکلین » باشیم
    ممنون تقوا جان

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی